انسان فروغ نه آن انسان کلی و سمبولیک نیما و اخوان ست ، نه انسان رمانتیک توللی و مشیری و نادرپور ، نه انسان اسطوره ای سپهری و نه آن شیرآهنکوه مرد شاملو که میدان خونین سرنوشت به پاشنه ی آشیل در می نوردد6. انسان فروغ ، انسانی عادی و ساده است که در میان کوچه و بازار می گردد و با تمام عیب و نقص ها و خوبی و بدی و سستی و کمال و زشتی و زیبایی اش انسان است »
-
نوشتن از فروغ فرخ زاد و درباره ی او نوشتن بسیار دشوار ست ، هم از این رو که تا به حال درباره ی او بسیار گفته اند و نوشته اند و هم این که فروغ شخصیتی ست که انسان در برابر اش به عجز می افتد ، به قول شاملو یکی از دلایل بزرگی شعر فروغ این ست که داوری درباره ی آن آسان نیست ، شعر او شکست ات می دهد1.
با عرض سلام.
دوستان بسیاری تقاضای لینک دانلود فیلمهای فوق را داشتند که در همینجا اعلام میکنیم در سایت یوتیوب همه فیلمهای فوق وجود دارد.با کمی جستجو میتوانید بیابید.
منبع عکس فوق: سایت رسمی آقای صفاریان www.saffarian.ws
متن زیر ، متن نامه ای است که فروغ فرخزاد به علی اکبر صفی پور مدیریت هفته نامه ی امید ایران نوشته است. این نامه در شماره ی 33 این مجله منتشر شده بود.
«آقای صفی پور در اولین مرحله آرزویم این است که شما را با مطالعه نامه طولانیم خسته نکنم.
من عادت ندارم زیاد حاشیه بروم و حتی تعارفات معمولی را هم بلد نیستم.و به همین علت منظورم را بدون هیچ تشریفات بیان می کنم.من در دی ماه سال 1313 در تهران متولد شده ام.حالا 20 سال دارم.راجع به پدر و مادر و میزان تحصیلاتم بهتر است صحبتی نشود.شاید پدرم از اینکه دختر پررو و خودسری مثل من دارد خشنود نباشد.یک سال است که به طور مداوم شعر می گویم.پیش از آن مطالعه می کردم و می توانم بگویم که بیشتر از همه ی روزهای عمرم کتابهای مفید و سودمند خوانده ام وسه سال است که اصولاً شاعر شده ام یعنی روحیه شاعرانه پیدا کرده ام.
آن پری زاد شعر
کیهان ، شماره ۷۶۶۹ پنج شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱٣۴۷
خندههای فروغ را کم دیدهام و افسردگیهایش را فراوان .گریههایش بسیار بود و نمیدانید چه میلی به جدایی داشت.در همین حال و زمان بود که شعر (( اکنون منم زنی تنها )) را سرود. تنهایی فروغ ، گاه به عزلتی عمیق میانجامید. وبه آنجا که روزها در خانه مینشست و حتی در به روی نزدیک ترین دوستان و کسانش میبست .
این اواخر، به گلها، هوا، خورشید، گنجشگها و بچهها علاقهی عجیبی پیدا کرده بود و انگار که همهی وجودش لطافت شده بود ـ لطافت و دریافت.
سلام....اینهم شعر:"ای ستاره ها" از: فروغ فرخ زاد:
ای ستاره ها که بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته اید
ای ستاره ها که از ورای ابرها
بر جهان نظاره گر نشسته اید
آری این منم که در دل سکوت شب
نامه های عاشقانه پاره میکنم
ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید
دامن از غمش پر از ستاره میکنم
ادامه مطلب ...