-
انتظار دره ها
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:18
"در انتظار دره ها رازیست"/ این را به روی قله های کوه/ بر سنگهای سهمگین کندند/ آنها که در خط سقوط خویش/ یک شب سکوت کوهساران را / از التماسی تلخ آکندند/ " در اضطراب دستهای پر، آرامش دستان خالی نیست/ خاموشی ویرانه ها زیباست" / این را زنی در آبها میخواند/ در آبهای سبز تابستان/ گوئی که در ویرانه ها...
-
لحظه نماز
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:17
-I,sense/I know/the moment of prayer. Now stars/are lovers. In night's refuge/I waft, through the end of every breeze/In night's refuge/I fall madly/with my heavy tresses, into your hands/and give you the equatorial flowers of this young green tropic...من، حس میکنم/ من میدانم/ که لحظه نماز، کدامین لحظه ست./ اکنون...
-
افسون چشمانم
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:15
ترا افسون چشمانم ز ره برده ست و میدانم/چرا بیهوده میگوئی، دل چون آهنی دارم/نمیدانی، نمیدانی، که من جز چشم افسونگر/در این جام لبانم، بادهٔ مردافکنی دارم./چرا بیهوده میکوشی که بگریزی ز آغوشم/از این سوزنده تر هرگز نخواهی یافت آغوشی/ نمیترسی، ن میترسی، که بنویسند نامت را/به سنگ تیرهٔ گوری، شب غمناک خاموشی/بیا دنیا نمی...
-
من از نهایت شب حرف میزنم
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:14
من از نهایت شب حرف میزنم/ من از نهایت تاریکی/ و از نهایت شب حرف میزنم/ اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور/ و یک دریچه که از آن/ به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
-
ای یار ای یگانه ترین یار
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:13
شاید حقیقت آن دو دست جوان بود، آن دو دست جوان/ که زیر بارش یکریز برف مدفون شد/ و سال دیگر، وقتی بهار/ با آسمان پشت پنجره همخوابه میشود/ و در تنش فوران میکنند/ فواره های سبز سبکبار/ شکوفه خواهد داد ای یار، ای یگانه ترین یار...
-
دوستت میدارم
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:12
با من رجوع کن/ من ناتوانم از گفتن/زیرا که دوستت میدارم/ زیرا که "دوستت میدارم" حرفیست/که از جهان بیهدگی ها/ و کهنه ها و مکررها میآید/با من رجوع کن/ من ناتوانم از گفتن/بگذار در پناه شب، از ماه باربردارم/ بگذار پر شوم/ از قطره های کوچک باران/ از قلب های رشد نکرده/ از حجم کودکان به دنیا نیامده/بگذار پر شوم/...
-
سلام ماهی ها
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:10
سلام ماهی ها... سلام، ماهی ها/ سلام، قرمزها، سبزها، طلائی ها/ به من بگوئید، آیا در آن اتاق بلور/ که مثل مردمک چشم مرده ها سرد است/ و مثل آخر شب های شهر، بسته و خلوت/ صدای نی لبکی را شنیده اید/ که از دیار پری های ترس و تنهایی/ به سوی اعتماد آجری خوابگاهها،/ و لای لای کوکی ساعت ها،/ و هسته های شیشه ای نور - پیش میآید؟/...
-
فروغ شاعره ی شهید...
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:01
فروغ شاعره ی شهید... جانش را فدای کودکانی نمود که داخل سرویس مدرسه بودند و او راضی نشد با آن تصادف کند و خودش را فدا کرد...
-
مجله سپید و سیاه
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 13:00
تصویر رنگی فروغ روی جلد مجله:سپید و سیاه" که فروغ این مجله را بسیار دوست میداشت...
-
شادروان محمد فرخ زاد در سوگ دخترش
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:58
و پدری در سوگ دخترش میگرید سرهنگ "محمد فرخ زاد" پدر فروغ در مراسم تدفین فروغ...
-
بعدها...
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:56
شعر بعدها...از فروغ فرخزاد در مونیخ
-
شعری از فروغ با دست خط خودش
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:55
شعری از فروغ با دستخط خودش
-
جمعه از مجموعه تولدی دیگر
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:53
من این عکس فروغ را به شما دوستاران فروغ تقدیم میکنم همراه با شادباش برای عید فطر... چکامه زیبای "جمعه "گرد آورده ازتولدیدیگر فروغ فرخزاد جمعهء ساکت جمعهء متروک جمعهء چون کوچه های کهنه، غم انگیز جمعهء اندیشه های تنبل بیمار جمعهء خمیازه های موذی کشدار جمعهء بی انتظار جمعهء تسلیم خانهء خالی خانهء دلگیر خانهء...
-
تصاویری از فیلم خانه سیاه است
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:52
تصاویری از فیلم "خانه سیاه است" (44 photos) این فیلم در تبریز توسط فروغ ساخته شده....بابا باغی تبریز
-
عکس فروغ روی جلد مجله جوانان
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:51
عکس فروغ در جلد مجله جوانان آن روزها
-
تصاویری از مراسم درگذشت زنده یاد فروغ فرخزاد
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:50
مراسم تدفین زنده یاد"فروغ فرخ زاد" (47 photos) درسال 1345 این فیلم از تلویزیون ایران پخش گردید
-
نمایشی درباره پری کوچک و غمگین اقیانوس
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 01:25
نمایشی درباره پری کوچک و غمگین اقیانوس حسن پارسایی نقد و بررسی نمایش «من کجا، عشق از کجا» به نویسندگی و کارگردانی «پری صابری» نمایش «من کجا، عشق از کجا»، حتی عنوانش هم جزو نمایش میباشد، زیرا از لحاظ معنایی عبارتی دولایه است، یعنی هم میتواند سؤالی باشد برای دریافت پاسخ، و هم میتواند به دور از سؤال، نوعی شگفتی و...
-
کتابهای پیرامون فروغ
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:55
کتابهای نوشته شده در مورد فروغ
-
فروغ فرخزاد
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:53
-
آدزس ما در فیسبوک
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:52
آدرس ما در فیسبوک.با ما همراه باشید: فروغ فرخزاد|Forog Farrokhzad
-
فروغ و همسرش
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:49
فروغ و همسرش پرویز شاپور، در کنار تنها فرزندش کامیار
-
فروغ و خواستگاری
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:49
فروغ در صحنه ای از فیلم: خواستگاری
-
فروغ و جنگ
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:48
فروغ کنار ادوات جنگ آنزمان
-
عکسی از فروغ
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:46
forough farrokhzad
-
فروغ در حال نواختن گیتار
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:55
فروغ در حال نواختن گیتار مارک نپتون، به همراه مادرش زنده یاد بانو توران فرخ زاد و فرزندخوانده اش ( حسین منصوری ) که به صخره ای امن و استوار تکیه داده است، تابستان 1342، تهران
-
ستاره ها همه خاموشند
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:53
اینجا ستاره ها همه خاموشند اینجا فرشته ها همه گریانند اینجا شکوفه های گل مریم بیقدرتر ز خار بیابانند اینجا نشسته بر سر هر راهی دیو دروغ و ننگ و ریاکاری در آسمان تیره نمیبینم نوری ز صبح روشن بیداری
-
سبز خواهم شد
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:48
دست هایم را در باغچه می کارم سبز خواهم شد،می دانم،می دانم،می دانم و پرستوها در گودی انگشتان جوهری ام تخم خواهند گذاشت فروغ فرخزاد ......
-
دنیا ظلم را زاییده است
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:47
دنیا به بطالت آبستن شده و ظلم را زاییده است. از روح تو به کجا بگریزم و از حضور تو کجا بروم ؟! اگر بالهای باد سحر را بگیرم و در اقصی دریا ساکن شوم در آنجا نیز سنگینی دست تو بر من است مرا بادۀ سرگردانی نوشانده ای؛ مرا بادۀ سرگردانی نوشانده ای چه مهیب است کارهای تو ! چه مهیب است کارهای تو ! فروغ فرخزاد ..
-
آنگاه خورشید سرد شد
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:41
آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین ها رفت و سبزه ها به صحرا ها خشکیدند و ماهیان به دریا ها خشکیدند و خاک مردگانش را زان پس به خود نپذیرفت شب در تمام پنجره های پریده رنگ مانند یک تصور مشکوک پیوسته در تراکم و طغیان بود و راهها ادامه ی خود را در تیرگی رها کردند
-
غروبی ابدی
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:34
من به آوار می اندیشم و به تاراج وزش های سیاه و به نوری مشکوک که شبانگاهان در پنجره می کاود و به گوری کوچک ‚ کوچک چون پیکر یک نوزاد در غروبی ابدی / مجموعه تولدی دیگر فروغ فرخزاد ...