فروغ فرخ زاد| Forog Farrokhzad

کانون هواداران شادروان: فروغ فرخزاد

فروغ فرخ زاد| Forog Farrokhzad

کانون هواداران شادروان: فروغ فرخزاد

رمیده - فروغ فرخزاد

forough farrokhzad

 

رمیده

نمی בانم چه می خواهم خـבایا به دنبال چه می گرבم شب و روز 
چه می جویـב نگاه خسته مـטּ چرا افسرבه است این قلب پرسوز 

ز جمع آشنایاטּ می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش 
نگاهم غوطه ور בر تیرگیها به بیمار دل خود می בهم گوش 

گریزانم از این مرבم که با مـטּ به ظاهر همدم و یکرنگ هستند 
ولی בر باطـטּ از فرط حقارت به دامانم בو صد پیرایه بستند 

از این مرבم که تا شعرم شنیدند برویم چون گلی خوشبو شکفتنـב
ولی آن دم که در خلوت نشستنـב مرا دیوانه ای بــــــבنام گفتنـב

دل مـטּ ای בل دیوانه من که می سوزی از این بیگانگی ها 
مکن دیگر ز בست غیر فریاد خـבا را بس کـטּ این دیوانگی ها 
------------------------------------------------------------------

از مجموع شعر های چاپ نشده.

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

forough farrokhzad

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به جویبار که در من جاری بود

به ابرها که فکرهای طویلم بودند

به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من

از فصل های خشک گذر میکردند

به دسته های کلاغان

که عطر مزرعه های شبانه را

برای من به هدیه میآورند

به مادرم که در آینه زندگی میکرد

و شکل پیری من بود

و به زمین ، که شهوت تکرار من ، درون ملتهبش را

از تخمه های سبز می انباشت - سلامی ، دوباره خواهم داد

 

 

 

می آیم ، می آیم ، می آیم

با گیسویم : ادامهء بوهای زیر خاک

با چشمهام : تجربه های غلیظ تاریکی

با بوته ها که چیده ام از بیشه های آنسوی دیوار

می آیم ، می آیم ، می آیم

و آستانه پر از عشق میشود

و من در آستانه به آنها که دوست میدارند

و دختری که هنوز آنجا ،

در آستانهء پر عشق ایستاده ، سلامی دوباره خواهم داد

 

فروغ الزمان فرخزاد

از مجموعه اشعار با عنوان (تولدی دیگر)- 1343 ش.